داستان فکاهی کوتاه: اگر غیرت ملی یهودیان مثل ایرانیان عزادار امام حسین بود!

روزی امام به همراه ابولاشی سوار بر جعفر طیار شدند و در یکی از شهرهای یهودی نشین بلاد غرب سفر کردند آنها به فرودگاه آن شهر که فرودگاه " پیشوا هیتلر " نام داشت فرود آمدند در آنجا سوار بر تاکسی شدند .

امام به راننده تاکسی گفت ای جهود نامت چیست راننده گفت نامم کلب آدولف هست.

 امام گفت کلب آدولف ما را به یکی از هتل های خمسه کوکب شهرتان ببرید.

 کلب آدولف گفت یبن رسول شما را یه هتل گورینگ واقع در خیابان شهید گوبلز می برم هتل مجللی است و در شأن و منزلت ساده زیستانی چون شما !! 

کلب آدولف رادیوی ماشین را روشن کرد که اخبار را گوش کند اخبار چنین آغاز شد با صلوات بر هیتلر و آل هیتلر : امروز با 20 میلیون یورو که از کمک یهوذیان مومن و با غیرت !! شهر جمع آوری شده بود ضریح طلایی امام دوم نازیان امام هیملر(ع) ساخته شد .

کلب آدولف به محض شنیدن این خبر اشک شوق در چشمانش جاری شد و گفت جانم فدای هیملر.

 دیری نپائید که تاکسی حامل حضرت به شهر رسید رخت عزا بر تن شهر بود هر سو که امام می نگریست علم و کتل و خیمه بود امام گفت جهودان را چه شده که اینگونه بر سر می کوبند و شیون می کنند کلب آدولف گفت امروز سال روز شهادت سرور و سالار شهیدان دو عالم آدولف آیشمن هست ما یهودیان در میان امامان نازی ارادت ویژه ایی به او داریم سر و جانم به فدایش یا ابا عبدالآیشمن الله.

امام که حسابی از ترافیک حاصل از تردد هیئت عزاداران بی بی دو عالم حضرت اوا بروان کلافه شده بود.

متوجه شد عده ایی از یهودیان بر سر چاهی جمع شده اند از کلب دلیلش را پرسید کلب گفت یبن تقی آنها منتظران ظهورآخرین امام نازیان حضرت رودولف هس (عج) هستند شاید این یکشنبه بیاید!! 

امام لحظه ایی به فکر فرو رفت و رو به سوی ابولاشی کرد و گفت یاد سفرم به دیار پارس افتادم به راستی که مردم این شهر در تکریم نابود کنندگانشان بعد از پارسیان در مقام دوم قرار دارند 

( سفرنامه امام به دیار یهودیان خوش غیرت)

منبع: کمپین فیسبوک امام نقی





هیچ نظری موجود نیست: